حکومت تهران در آستانه بحران: هستهای شدن یا رویارویی نظامی؟
با سقوط دستنشاندگان منطقهای و ضعف در مواضع استراتژیک، ایران امروز بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر به نظر میرسد. این پرسش مطرح است که آیا تهران راهبرد خود را به سمت تسریع در برنامه هستهای تغییر خواهد داد یا دست به اقداماتی تحریکآمیزتر خواهد زد؟
نزول جایگاه حکومت تهران در منطقه
در هفتههای اخیر، حکومت تهران با چالشهای جدی روبهرو شده است. حزبالله لبنان، یکی از مهمترین بازوهای نظامی و سیاسی حکومت تهران ضربات سنگینی متحمل شده و بخش اعظم رهبران و نیروهای خود را از دست داده است. در سوریه نیز شورشیان موفق شدند به حکومت خاندان اسد پایان دهند و پل زمینی ایران به حزبالله را از میان بردارند.
از سوی دیگر، سامانههای دفاع هوایی ایران که همواره به عنوان نمادی از قدرت نظامی این کشور تبلیغ میشد، توسط اسرائیل نابود شدند. حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات حساس جگومت تهران نشان داد که توان بازدارندگی تهران در برابر تهدیدهای خارجی محدود است.
بازگشت به مسئله هستهای
با توجه به ضعف ایران در جبهههای منطقهای، برنامه هستهای این کشور بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است. بریتانیا، فرانسه، و آلمان در بیانیهای هشدار دادهاند که ایران ذخایر اورانیوم غنیشده با خلوص بالا را به سطحی بیسابقه رسانده است. این سه کشور اعلام کردند که این ذخایر «هیچ توجیه غیرنظامی معتبری» ندارند و میتوانند ایران را در کوتاهمدت به تولید چندین سلاح هستهای قادر سازند.
دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا نیز هشدار داده است که ایران مواد کافی برای ساخت بیش از ۱۰ سلاح هستهای در اختیار دارد، هرچند هنوز تصمیم به تولید بمب نگرفته است.
با بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت در آمریکا، تهران ممکن است به اتخاذ تصمیمات راهبردی خطرناکتر روی آورد. سوال اصلی این است که آیا رهبر ایران، علی خامنهای، با توجه به فشارهای داخلی و خارجی، به حملهای هوایی علیه اسرائیل روی خواهد آورد یا تلاش خواهد کرد از برنامه هستهای به عنوان ابزاری برای تضمین بقای خود استفاده کند؟
با تشدید تنشها، نقش کشورهای غربی و واکنش اسرائیل در قبال تحولات ایران تعیینکننده خواهد بود. ایران در شرایط کنونی با یک انتخاب سرنوشتساز مواجه است: تنشزایی بیشتر یا حرکت به سمت مذاکره و دیپلماسی.
سعیده بندر