افشای شکنجههای روحی و فیزیکی حمزه درویش زندانی سیاسی اهل سنت
حمزه درویش، زندانی سیاسی اهل سنت محبوس در زندان لاکان رشت، در نامهای به خانم مایساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، به افشای شکنجههای روحی، روانی و فیزیکی خود توسط مقامات زندان و اداره اطلاعات رشت پرداخت. او در این نامه به نقض گسترده حقوق خود، صدور احکام ناعادلانه و بیعدالتیهای صورتگرفته علیه او اعتراض کرد.
شکنجههای روحی و فیزیکی
حمزه درویش در نامه خود به خانم مایساتو نوشته است که در چهار سال اخیر بیش از 18 ماه در سلول انفرادی نگهداری شده و بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. او همچنین افشا کرده که مقامات زندان او را با ارائه تیغ و طناب، تحریک به خودکشی کردهاند. به گفته وی، از ملاقات با خانواده و تماس تلفنی نیز محروم بوده و هیچ امنیت جانی در زندان ندارد.
حمزه درویش در سال 1395 توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام محاربه و عضویت در داعش به 18 سال زندان محکوم شد که 15 سال آن اجرایی است. او بارها اعلام کرده که به دلیل وضعیت مالی نامناسب و عدم دسترسی به وکیل، قادر به دفاع از خود نبوده است. در سالهای اخیر، با پروندهسازیهای جدید، از جمله در پی شورش زندان لاکان رشت در مهرماه 1401، مجدداً به اتهامات امنیتی محکوم شده و به 14 سال زندان دیگر محکوم گردید.
حمزه درویش در نامه خود تاکید کرده است که به دلایل مذهبی و مالی، هدف بیعدالتیهای گسترده قرار گرفته و مقامات قضایی و امنیتی از رسیدگی به شکایات او خودداری کردهاند. او همچنین اعلام کرده که هیچ سازمان یا نهادی در داخل ایران به شکایات او پاسخگو نیست.
حمزه درویش از گزارشگر ویژه حقوق بشر و جامعه بینالمللی خواسته است که به ظلمها، بیعدالتیها و شکنجههای صورتگرفته علیه او رسیدگی کنند و حقوق شهروندی او را بازگردانند. او در بخشی از نامه خود نوشته است: “خواست من از شما و جوامع بینالمللی این است که ظلمها و بیعدالتیهایی که قوه قضاییه و سازمان زندانهای ایران در حق من مرتکب شدهاند را پیگیری و رسیدگی کرده و حقوق شهروندی من را به من بازگردانید.”
حمزه درویش متولد 1373 از شهر تالش و از اقلیت مذهبی اهل سنت است. او در سال 1393 توسط یکی از دوستانش به ترکیه و سپس سوریه کشانده شد اما به دلیل عدم همکاری با داعش، توسط این گروه زندانی و شکنجه شد. پس از بازگشت به ایران، به اتهامهای امنیتی بازداشت و به زندان محکوم گردید. او از سال 1395 تاکنون در زندانهای مختلف ایران محبوس بوده و با شرایط طاقتفرسا دست و پنجه نرم میکند.
این افشاگریها بار دیگر وضعیت وخیم زندانیان سیاسی در ایران و نقض حقوق بشر در زندانهای این کشور را به نمایش گذاشته و بر ضرورت اقدام فوری جامعه بینالمللی تاکید میکند.